مدیریت زنجیره تأمین
زنجیره تامین ، ستون فقرات یک تجارت است .
زنجیره تامین شامل مجموعهای از گامها به منظور رساندن کالا یا خدمات به مشتری می باشد .
فازهای تصمیم گیری در زنجیره تأمین :
فاز اول : طراحی و تدوین استراتژی های زنجیره تأمین :
در این مرحله ، به منظور اتخاذ برنامه های قیمت گذاری و بازاریابی ، یک نهاد یا سازمان ، نحوه ی طراحی ساختار خود را برای سالهای آتی در نظر میگیرد . در این مرحله وضعیت هر یک از موارد زیر باید مشخص گردند:
- شکل زنجیرۀ تأمین .
- نحوه ی تخصیص و انتخاب منابع .
- فرایندهای مربوط به هر سطح در زنجیره .
- تصمیم گیری در خصوص برون سپاری یا تولید در داخل .
- ابزارها و سیستم حمل و نقل و توزیع .
- سیستم اطلاعاتی مورداستفاده در زنجیره .
تصمیمات فوق ، طولانی مدت )حداقل سالانه( و پرهزینه اند و تغییر در آنها بسیار دشوار است.
بنابراین در هنگام اتخاذ چنین تصمیماتی ، باید در مورد عدم اطمینان موجود در بازار ، بررسی و پیش بینی هایی صورت پذیرد.
فاز دوم: برنامه ریزی زنجیره تأمین :
بازه زمانی برای این تصمیمات معمولاً سه یا چهار ماه یا به صورت فصلی میباشد . هدف از برنامه ریزی زنجیره تأمین ، حداکثر نمودن سود در یک بازه زمانی مشخص و با توجه به محدودیت های مشخص شده در فاز اول است .
این فاز معمولاً با پیش بینی بازار آغاز می شود و سپس درباره موارد زیر باید تصمیمات مناسب اتخاذ گردند:
- بازارهای انتخابی کدامند؟
- پیمانکاران تولید در سطح جزء کدامند؟
- از چه سیاست هایی در سیستم موجودی باید استفاده نمود؟
- زمانبندی و اندازه ی محموله ها به بازار به چه صورت است؟
- نحوه قیمت گذاری و همچنین تغییرات در قیمتها به چه صورت است؟
فاز سوم : عملیات زنجیره تأمین :
بازه زمانی در این حالت روزانه یا هفتگی است و تصمیمات این مرحله در مورد سفارشات مشتریان بصورت انفرادی صورت میگیرد. هدف از این تصمیمات این مرحله، تأمین و کنترل خواسته های مشتریان در بهترین حالت ممکن است . در این مرحله درباره ی موارد زیر باید تصمیم گیری صورت پذیرد:
- تخصیص موجودی و محصول برای سفارشات مشتریان .
- تعیین فهرست کالای خارج شده از انبار .
- اختصاص سفارش به محموله ها .
- تعیین زمان ها و همچنین زمانبندی های تحویل محموله ها .
کالاگیری محموله ها .
با توجه به اینکه تصمیمات این مرحله برای بازهی زمانی کوتاهی اتخاذ میگردد . عدم قطعیت کمتر نیز بر آن تأثیر میگذارد.
حال با توجه به محدودیت های ایجادشده توسط دو فاز قبلی ، میتوان هدف این گام را بهره وری از عدم قطعیت پایین و بهینه نمودن بهره وری در نظر گرفت .
شرکت مشاوره و مدیریت تحلیل محور حاسب ، تحقق مراتب فوق را بمنظور مزایای رقابتی ضروری و یسیار حائز اهمیت می داند .