تفاوت مدیریت و رهبری
رهبری و مدیریت از مفاهیمی هستند که معمولا مترادف هم بهکار میروند ، و در بیشتر اوقات تفاوت ماهوی آنها نادیده گرفته میشود ، هرچند وجود هر دو مهارت توامان ضرورتی انکارناپذیر است ، ولی دانستن تفاوت مدیریت و رهبری در بهکارگیری هر یک ، میتواند مفید واقع شود . شاید در صورت ظاهری چنین بهنظر برسد که مدیران مدیریت میکنند و رهبران نیز کار رهبری را بهعهده دارند ، در صورتیکه این نگاه بسیار سطحی و ساده انگارانه است ، مدیر ، مجموعه کارکردهایی مانند برنامه ریزی ، سازماندهی ، کنترل ، هماهنگی و… را انجام میدهد و تلاش میکند اثربخشی سیستم را افزایش دهد، در مقابل رهبری فراگردی است که سعی دارد با ایده های جدید و فرآیند های بدیع و نو ، سازمان را به سطحی بالاتر از کارکرد های مدیریتی و آنچه سازمان ندارد برساند ، با این تعریف مهمترین ویژگی رهبری را میتوان نوآوری و ابتکار عمل دانست .
مدیران با این ویژگی میتوانند به عنوان رهبری دست یابند ، و برای انجام کار خود تنها به استفاده از قدرت سازمانی خود اکتفا نکنند . چرا که رهبران علاوه بر قدرت مدیریتی دارای قدرت شخصی بوده و دارای پیروانی هستند که با تمام وجود نیات آنها را دنبال و اجرا میکنند .
برای اجرای پارادایمی که سازمان قصد دارد از طریق آن به نداشتههای جدید برسد ، نیاز به رهبری در سازمان دارد و با نقش مدیریتی امکان عملی آن به شدت کاهش مییابد .
در سیر تطور رهبری سازمانی ، انواع زیادی از سبکهای رهبری شناسایی شده است،که هر یک مزایا و معایبی داشته و سازمانها با توجه به دوره عمر ، قدرت شخصی رهبران ، وضعیت اقتصادی و بلوغ سازمانی ، سبک رهبری مناسب خود را تجربه کردهاند .
سبکهای متفاوت رهبری در سازمانها :
۱- رهبری اقتدارگرایانه (Autocratic Leadership): در سازمانهایی که دچار بحران جدی شدهاند و نیاز به تصمیمگیریهای سریع دارند و فرآیندهای کاری روتین و غیرتخصصی است ، اجرا میشود . برای سازمانهای نظامی این سبک رهبری مناسب است و مزایایی مانند سرعت در تصمیمگیری و قدرت بلامنازع در رهبری را به همراه دارد.
۲-رهبری بوروکراتیک (Leadership Bureaucratic): برای سازمانهایی که کارهای دقیق و علمی و نا ایمن انجام میدهند و لزوم توجه به قوانین و دستورالعملها برای انجام درست و ایمنی جدی است ، بسیار مناسب است . مزایای این روش رهبری سازمانی بالا بردن ایمنی و کمکردن ریسک ناشی از کارکردهای تعیین نشده است.
۳- رهبری کاریزماتیک (Charismatic Leadership): برای سازمانهایی که از بیتفاوتی و عدم احساس مسوولیت کارکنان ناراضی هستند ، انتخاب این سبک رهبری میتواند مفید باشد ، که با شور و انرژی خود سازمان را به حرکت درمیآورند. این سبک از رهبری برای سازمانهایی که به تغییرات درونی نیاز دارند ، مناسب است و رهبری در این سبک باید با الگو قرار دادن خود سایرین را به عملکردهای فوقالعاده مجاب کند.
۴- رهبری مشارکتی (Participative Leadership): در سازمانهایی که نوآوری و خلاقیت رمز موفقیت و نیاز به مشارکت کارکنان مهمترین عامل در ماندگاری سازمان است این سبک از رهبری مناسب است. این نوع رهبری برای شرایط غیربحرانی بسیار موثر است و در شرایط بحرانی که نیاز به سرعت در تصمیمگیری دارد پاسخ معکوس میدهد . برای سازمانهایی که تمرکز بر بهبودهای عملیاتی و بهبود محصول یا ارائه بهتر خدمت دارند، نیز مناسب است و از معایب آن طولانی شدن تصمیمگیریها و مشخص نشدن برخی از ناکارآمدیهای فردی است.
۵- رهبری عدم مداخله ( Laissez – Faire Leadership): برای سازمانهایی که نیاز به روشهای خود مدیریتی دارند و مدیریت زمان اهمیت زیادی دارد مورد استفاده قرار میگیرد. برای کارهایی که نیاز به هدایت نداشته و اطمینان داریم که کارها با حداقل خطا انجام میگیرد مناسب است و اگر دانش مناسب در بین کارکنان نباشد ریسک زیاندهی آن بالا است.
۶- رهبری مردم محور (People – oriented Leadership ): این سبک رهبری برای توسعه کارهای تیمی است و با توجه به اینکه رهبری سازمان نگاه یکسانی به کارکنان دارد تیمهای مقتدر و قوی در آن تشکیل میشود. نقطه ضعف بزرگ این نوع سبک رهبری فراموشی مسوولیتهای فردی است و باعث میشود قابلیتهای فردی کارکنان نادیده گرفته شود.
۷- رهبری خدمتگزار (Servant Leadership): این سبک رهبری برای سازمانهای آموزشی یا خدماتی مانند بیمارستان ، دانشگاه بسیار مناسب است و معمولا رهبری سازمان به شاخصهای فرهنگی و ارزشی بسیار پایبند است و تعهد بهکار ، صداقت ، راستگویی و همدلی از ارزشهای مطرح در این نوع رهبری است . در این سبک بهرغم کندی تصمیمگیری ایجاد فرهنگ ارزشی و خدمت در سازمان از نکات مثبت آن است.
۸- رهبری وظیفهگرا (Task – Oriented Leadership): این سبک از رهبری توجه وسیعی برکنترل کار، وظایف و دستورالعملها دارد و معمولا بهدلیل عدم توجه به مشکلات کارکنان نارضایتی در بین آنها گسترش مییابد.
۹- رهبری تعاملی(Transactional Leadership): این نوع سبک رهبری مناسب با سازمانهایی است که کارها را به شکل پروژهای انجام میدهند و برای سازمانهای دانش محور که نیاز به نوآوری و خلاقیت دارند ، مناسب نیست.
۱۰- رهبری تحولی (Transformational Leadership): این سبک رهبری با تعیین چشمانداز و اهداف روشن و مکالمه آن در سازمان سعی در جذب مشارکت کارکنان میکند . این مهم با درک درستی از تحولات پیرامونی و شیوههای ایجاد انگیزه امکان مییابد و رهبری با هوش عاطفی خود توانمندیهای جدیدی نسبت به قبل برای سازمان ایجاد میکند . از نقاط ضعف این سبک تایید رهبری از سوی تمامی ردههای سازمانی است و درصورتیکه زیرساختهای تغییر را ایجاد نکند امکان موفقیت بسیار کاهش مییابد .